گاهی رازهایی هست که نمیتوان گفت، نمیتوان نوشت. گاهی باید سکوت کرد، گاهی باید بغض را فرو داد. گاهی باید مهمان تاریخ شد آنجا که انسان کاملی راز دل با چاه میگوید. چه جنگ سختی است این منازعهی نرم! کاش چشمهای نامحرم دشمن نبود تا نامحرمانه را با درد دل به روز میکردم. بلد نیستم با یک یادداشت زرق و برق دار، بیمعرفتیها را «فرصت» نشان دهم. یعنی بلدم، ولی این کاره نیستم.
این روزها نمیتوانم آنچه را که در دل دارم جز برای دوستان بازگویم. نمیتوانم با فراغ بال وبلاگ را به روز کنم. این است که از شما اجازه میخواهم تا اندکی سکوت کنم، گفتم اندکی؛ بله سکوت میکنم، خیلی کم، به اندازه دوگانهای شاید؟! و یا شاید هم به اندازه یک سجدهی آب دار، اما سکوت میکنم!
*
صدا در آن سوی قاعده۱ ناشنیدنی است
سکوتی که از قاعده گذشته باشد
بلندترین فریاد است!
*
دعا بفرمایید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. گوش انسان فقط امواج صوتی بین ۲۰ هرتز تا ۲۰ کیلو هرتز را میشنود. ۲- گرمارودی.
سلام چه قلم شیوایی دارید
جالب بود برام نوع نگارشتون از وبلاگ یکی از دوستانم آمدم اینجا
خوشم آمد از تفکرتان و از قلمتان
پاینده باشید در پناه حق
سلام بر شما
از لطف شما سپاس گزارم.
دعا بفرمایید.
سلام، مطلبتون بر دل نشست. کاش نا محرمان نبودند تا:
بغضها وا میشد،
رازها بر ملا میشد،
درد دل ها گفته میشد،
حرفها در گلو خفه نمیشد،
و سکوت با اشک شکسته میشد :-(
دعا بفرمائید / یا حق
سلام
از خداوند برای شما بصیرت و عاقبت به خیری مسئلت دارم.
سلام استاد
انگار نه فقط در نامحرمانه که کلا سکوت اختیار کرده اید دلتنگ نوشته هایتان هستیم
سلام بر شما
حجتان قبول.
همیشه از خدا توفیق سکوت طلب کرده ام.
دعا بفرمایید.
سلام
در همین راستا مطلب "تلخی این آب شیرین" ما یک کامنتی داره که کسی اومده و زخم زبون زده به همه ی ما و البته با همان سبک خودم جوابش را دادم .
راستی شما نمی خواید یه ویزای بهشت به ما هدیه بدهید .
سلام برادر
اگر به خرید از نمایشگاه برسم چشم، چون در حال حاضر ندارم.
سلام
مدیر وبلاگ قدیمی ایران حامی هستم. یک سالی است که سایت پارساپرس را زده ایم.
گذری رد می شدم گفتم سلامی عرض کنم و خسته نباشید بگم.
و اما:
این نیز بگذرد و روسیاهی به ذغال می ماند و انشائالله حزب الله رو سفید و سرافراز پا در رکاب یاری حجت حق خواهد گذاشت.
سلام بزرگوار
ممنون از تشریف فرمایی.
دعا بفرمایید.
[گل]برای شهدای تفحص:[گل]
می گفت: ستاره خفت ، بر می گردم[گل]
وقتی که سحر شکفت بر می گردم[گل]
سر تا سر خاک جبهه رو باید گشت[گل]
دنبال کسی که گفت : بر می گردم[گل]
تو سرخ و سپید می شوی می دانم[گل]
سیبی که رسید می شوی می دانم[گل]
انگار که بو برده ای از باغ بهشت[گل]
آخر ـ تو شهید می شوی ـ می دانم![گل]
نا گاه نویدی آمد و او را برد[گل]
پرواز سپیدی آمد و او را برد[گل]
هر بار که رفت با شهیدی برگشت[گل]
این بار ـ شهیدی آمد و او را برد [گل]
ایول به مطالب عالیتون. دست مریزاد.