اشاره: قطعه شعر مندرج در یادداشت قبل [لینک] که ایرادهایی نیز داشت، مورد توجه دوستان قرار گرفت. تصمیم گرفتم سه قطعه شعر از شاعران متعهد کشورمان که در محکومیت عمل ننگین و ضد بشری هتک قرآن کریم سروده شده است، تقدیم کنم.
به کشیشی که خودسوزی کرد در فلوریدا...
علیرضا قزوه
اگر خدا بخواهد
ابرهه میسوزد در فلوریدا
و آب میپاشد بر سر آتش
حالا از ونکور تا کشمیر
مردم به خیابان ریختهاند
کشیش بیکششی بودی
آقای جونز!
بدان خیال که سوزد کتاب در آتش
دوباره ابرههای ریخت آب در آتش
کشیش بیکششی بودی که فکر میکردی
آفتاب را میتوان سوزاند
و ذرهبین گرفتی
تا پشت دست خورشید را بسوزانی
خیال کردی قرآن پاک سوختنیست
خیال کردی اگر آفتاب در آتش...
کشیش بیکششی بودی که کبریت کشیدی بر خودت
الا برادر شیخ النجد
کشیش بیکشش! از کوشش تو و ابلیس
تو را نصیب چه شد؟ جز عذاب در آتش
همراه ریش و ریشهی تو
سبیل خندهدار تو هم سوخت
چرا که:
چراغ از آن خدا بود و پف از آن تو،
شد
دعای سوختگان مستجاب در آتش
پیش از تو نیز
برادران حاتم طائی
رفتند و
پاشیدند و
دود شدند
درون چشمهی زمزم چه میکنی استاد!
بهوش باش نپاشی شراب در آتش
کشیش بیکششی هستی
رانده از کلیسا و
مانده از معبد
کتاب کفر به کف داری این نه انجیل است
برو به دشمنی این کتاب در آتش
حمالة الحطب شدهای آقای جونز!
میبینی چه راحت شاعران سبیل تو را دود میدهند
تنها در کتاب رکوردها
احمقترین شدی
تنها دنیا به تو خندید
و شاعری سرود:
نصیب نیست تو را جز همین که هیمه شوی
تو کم ز هیزم خشکی، بخواب در آتش!
بخواب آقای جونز!
پماد سوختگی فردا
از تلآویو خواهد رسید!
***
به بهانه هتک حرمت قرآن عزیز
کمال رستمعلی
جهان فندک نحس تو را خوب میشناسد
و جیب لعنتیات را
که آتش چپاندهای در آن.
تا به جای تو فکر کند
و تصمیم بگیرد کلمات ِ بهار را بسوزاند.
لبه کلاهت را ببر بالاتر دلقک!
تا همه ببینند
تو تکراریترین حشرهای هستی
که جهان میشناسد!
رو به دوربین میگیری ورقهای را
و نمرود ناامید به هیزمهای تو مینگرد
ورقهای را بلند میکنی
و کلمات ِ مریم از مردم ِ شهرت رو میگیرند
ایستگاه هواشناسی بی بی سی
از پیشبینی نوح عاجز است
خیلی زود
سنگینی آن برگه چند گرمی
لهات خواهد کرد
و فندک نحست هر چقدر هم ارزان خریده باشی اش
گران تمام میشود برایت!
کلمات ِ بهار نمیسوزند
کلمات ِ بهار بر چهره سیاهان میوزند
و بر دستهای زنان و کودکان
و بدون آنکه شرافت خود را به شرکتهای کشورت بفروشند
در قارهها و جزیرهها و شهرها
از میان درهها و فلاتها
عطر خود را منتشر میکنند
کلمات بهار این گونهاند حشره بیارزش!
شبکههای خبری کشورت
چنان احمقی از تو ساختهاند
که اصرار داری
ابراهیم را باز به آتش بیفکنی
***
آتش بگیر
حامد حجتی
قرآن به نیزه بود علی گفت ای جهان
قرآن ناطق است کنون در حضورتان
این برگهای مصحف قرآن که بر نی است
در جان من نشانده خداوند آسمان
قرآن منم که آیه تطهیر با من است
قرآن علی است سوره کوثر عدیل آن
در پلکهای من شب «والیل» روز شد
«والشمس» از نگاه پر از نور من عیان
تکرار آیههای «هم الغالبون» منم
«یا ایها الذین» گرفتار در زمان
قرآن ناطق است علی تا همیشهها
قرآن کاغذی است که بر نیزهها روان
آیات نور در تب آن سینه مانده است
نازل شده است حضرت باری به قلبمان
«فاصبرعلی... »تمام سخنهای پوچ و پست
«سبّح بحمد ربِ» خداوند لا مکان
«وَأمُر» به عشق پاک خداوند «و اصطبر»
عبرت بگیر از شب تاریک کافران
قرآن هدایت است به آن سوی«من یشاء»
پرواز می دهد دل و دین را به کهکشان
آتش به مصحف نبوی داغ تازه نیست
تاریخ هم گواه بزرگی است توامان
قرآن و عترت است دو بال نبی حق
آتش فتاده است دوباره به جان آن
نیزار خاندان علی عین مصحف است
آتش زدند باز بر این حجم نی ستان
تاریخ هم گواه بزرگی است بعد از این
میسوخت مصحف دل مولای عاشقان
زهرا مگر که سوره کوثر نبود؟ بود؟
زهرا مگر نبود شب قدر این جهان؟
زهرا مگر مباهله کفر و دین نبود؟
زهرا مگر که کیست؟ همان سید زنان
آتش به آیههای وجودش چرا زدند؟
چون میوزید عطر خوش سورهها از آن
تاریخ گفته است که ای خیل مومنان
قرآن چراغ روشن هر روزهایتان
«دی شیخ گرد شهر همی گشت با چراغ
کز دیو و دد ملولم و انسان...» بمان بمان
وقتی چراغ روشن ما مصحف علی است
وقتی جهان به نور علی هست روشنان
راه درست راه نگاه پیمبر است
حیدر در این مقام، نبی را نگاهبان
در آتش وجود علی کربلا گداخت
خون حسین شد سپر جان خاکیان
تا دامن سه ساله او در عطش نسوخت
کی میرسد برای ابد کس به دادمان
آتش به مصحف نبوی داغ تازه نیست
تاریخ هم گواه بزرگی است بیامان
ما زخم خوردگان دل از دست دادهایم
آتش شده است بهر دل ما چو گلسِتان
حالا هزار و چهار صد و چند آتش است
این آتشی که باز رسید از گذشتگان
قرآن درون سینه ما خانه کرده است
آتش بیاورید و بسوزید قلبمان
در سوختن مرام مسلمانیام هنوز
بوی خلیل میدهد این قصه را بخوان
آتش بیاورید که آتش فشان شوم
یک سیل پر گداز ز قلبم شود روان
قرآن نسوخته است و نمیسوزد و هنوز
بانگ «لَهم عذابُ الیم» است بانگمان
اللهُ نور... نورِ سموات بر زمین
قرآن کتاب آینه نور عاشقان
مصباح در زُجاجهای از نور و نار هست
قرآن چراغ روشن خورشید پاسبان
لا شرق و غرب، کوکبِ دُرّی است این درخت
طوری است در تجلی شبهای بیشبان
در خانهای که نور هدایت وزیده است
باید گرفت آتش عشق تو در میان
خون میچکد ز ناخن دجّالههای قرن
تا آنکه در محاصره گیرند انس و جان
قرآن برای مردم جغرافیای خاک
یک پنجره است رو به فراخی آسمان
این پنجره گشوده شود مست میکند
جان تمام خسته دلان را در این زمان
آتش بهانهای است که خاکسترش کنند
غافل از اینکه هُرم عطش میشود عیان
«آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم»
در قرن قحطسالی نامردی جهان
اشاره: اگر چه قطعه زیر ضعفهایی دارد ولی خواندنش خالی از لطف نیست. این شعر را نخستین بار غلامرضا دولتی در بخش نظرات خبر پیام ولی امر مسلمین در پی هتک حرمت قران کریم، در سایت رجانیوز درج کرده است، اما نگفته سروده خودش میباشد یا از جایی وام گرفته است. غلامرضا دولتی دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی و عضو شورای شهر چهارمحل از استان گیلان میباشد. به عبارتی این یادداشت، عین کامنت علامرضا دولتی در رجانیوز است.
قطعه شعری خطاب به صهیونیستهای مسیحی
چون پست وزبون وبی مقدارید دلخوش به اهانت قرآنید
برگو به سران فتنه صهیونی الحق که شما ملحد وبی ایمانید
ازبس که وجودتان پر کینه است ناقص زخرد, زروح ودل بیمارید
دیگر زحقوق و از بشر دم نزنید زیراکه شما دشمن هر انسانید
دیگر نبرید نام زعیسی و کلیم زیرا که زدین حق شما بیزارید
سالوس وریا نیز نسازد به شما نفرین به شماکه درجهان رسوائید
کس مثل شما زبون وبیچاره نشد ازبس که زراه حق گمراهید
نه پیروشیطان ونه یاریگر او معلوم شد امروز که خود,شیطانید
آنقدر پی بهشت شدّاد شدید در روز جزا مخلّد اندر نارید
چون پست وزبون وبی مقدارید دلخوش به اهانت قرآنید
لینک مرتبط: سه شعر متعهد در محکومیت هتک قرآن کریم [لینک]
در این یادداشت بنا دارم فراتر از عملیات روانی به غزه و مقاومت و رژیم اشغالگر قدس نگاه کنم. این روزها یک نگاه تحلیلی هم همان خروجیای را به دست میدهد که از کانالهای مختلف سیمای جمهوری اسلامی ایران شاهد هستیم. اما این نگاه دقیق و تحلیلی خالی از فایده نیست. لطفاً همراه شوید.
آیا رژیم صهیونیستی در جنگ غزه شکست خورد؟ پاسخ پرسش فوق هم مثبت است و هم منفی! از این نظر پاسخ منفی است که رژیم اشغالگر قدس با برآورد غلط و به دلیل شعور پایین و استراتژی غلط، اهداف بیارزشی را برای خود تعیین کرده بود. از جمله اهدافی که اکنون رژیم صهیونیستی به آن رسیده است عبارت اند از:
«ایجاد بحران تغذیه و بحران دارویی در غزه، انتقام گرفتن از پشتوانهی اصلی دولت حماس یعنی از مردم بی دفاع و زنان و کودکان، یک نوع قدرت نمایی کاذب در مقابل چشم جهانیان، به رخ کشیدن همراهی سازمان ملل با جنایتهای خود، جلب کمکهای جدید ایالات متحده، همراه کردن سران عرب با جنایتهای خود و نفوذ در بخشهایی از باریکهی غزه و زیر نظر گرفتن تحرکات مردم.» با این وجود، از زاویه دید سران رژیم پلید و منفور صهیونیستی، یک سلسله از اهدافشان محقق شده است.
اما رژیم صهیونیستی شکست خورد، چون مقاومت غزه و دولت مردمی حماس هنوز وجود دارند. دولت رژیم صهیونیستی آن همه شعور ندارد تا بداند کشتن زنان و کودکان و مردم بیدفاع ارزش نظامی ندارد و پیروزی محسوب نمیشود! این دولت نمیفهمد که تا مقاومت هست و تا پرچم اسلام در فلسطین و در غزه در اهتزاز است، مقاومت پیروز است. اگر این مقدار شعور داشت، آن گاه به صورت طبیعی میدانست که توان در هم شکستن مقاومت را ندارد. به عبارت صحیحتر، رژیم صهیونیستی توان از بین بردن روحیهی مقاومت و تفکر مقاومت را ندارد و درست به همین یک دلیل ساده، رژیم صهیونیستی محکوم به نابودی است!
من میخواهم پا را حتی از این هم فراتر بگذارم، بیایید تصور کنیم رژیم اشغالگر قدس توان حمله به غزه و کشتن مردم این بخش از فلسطین را تا آخرین نفر دارد. بعد چه؟ پس از اینکه مردم غزه با روحیه مقاومت و با روحیهی شهادت طلبی تا آخرین نفر در برابر متجاوزین ایستادند و به شهادت رسیدند، آنچه باقی میماند تفکر پیروز و شکست ناپذیر «مقاومت در برابر ستم» است. این اتفاق را تاریخ به یاد دارد. آن گاه که حسین بن علی(ع) با علم به اینکه هیچیک از او و یارانش از شمشیر خصم در امان نمیمانند، شهادت طلبانه به مقابله با دشمن پرداختند و سپس خون (بخوانید مقاومت) بر شمشیر پیروز شد و برای همیشه الگوی ظلم ستیزی و ذلت ناپذیری و آزادگی و مردانگی گردید.
البته در جنگ غزه چند شکست غیر قابل تصور دیگر نیز نصیب دشمن صهیونیستی گردید. از آن جمله میتوان به اصابت پیدرپی موشکهای مقاومت به شهرکها و تأسیسات رژیم صهیونیستی و همچنین رسوایی جهانی صهیونیستها و بیداری مردم دنیا اشاره کرد. به نحوی که سوای از مخالفتهای مردمی در آسیا و اقیانوسیه و افریقا، تظاهرات مردمی گسترده و پرشوری در قلب امریکا و اروپا به نمایش درآمد.
اجازه بدهید رژیم صهیونیستی، با شعور پایین خود، به تحقق چند هدف بیاهمیت دلخوش باشد؛ اما آگاهان دنیا میدانند که با تفکر مقاومت و روحیهی شهادت طلبیای که مردم فلسطین دارند، رژیم صهیونیستی و تفکر ظلم و تجاوز، محکوم به نابودی است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی به آقای اسماعیل هنیّه نخست وزیر دولت قانونی حماس، با اشاره به شکست و خفت ارتش مجهّز رژیم صهیونیستی، در مقابل صبر و شجاعت و فداکاری مجاهدان دلیر و مردم مظلوم غزه تأکید کردند:«ایمان و ایستادگی شرافتمندانهی شما و آحاد مردم غزه در برابر یکی از فجیعترین جنایات جنگی تاریخ، «آمریکا، حامیان رژیم صهیونیستی و خیانتکاران و منافقان امت اسلامی» را رسوا کرده است و ضمن به اهتزاز درآوردن پرچم عزت امت اسلامی، دشمن ضد بشر را هر روز دچار ذلت بیشتری خواهد کرد. متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر مجاهد جناب آقای اسماعیل هنیّه
سلام علیکم بما صبرتم
صبر بیست روزهی شما و مجاهدان دلیر و از جان گذشته و آحاد مردم غزه در برابر یکی از فجیعترین جنایات جنگی جهان و تاریخ، پرچم عزت را بر سر امت اسلام به اهتزاز درآورده است. شما ثابت کردید که دل سرشار از ایمان به خدا و قیامت و روح منیع و عزیز مسلمانی که ذلت و تسلیم دربارهی ظلم و زور را بر نمیتابد، آنچنان قدرتی میآفریند که حکومتهای جبّار و مستکبر و ارتشهای مجهّز در برابر آن ناتوان و ذلیل اند.
ارتشی که قدرت فداکاری و شهادت طلبی شما، آن را بیست روز است پای در گل، در پشت دروازههای غزه به خفت افکنده، همان است که ظرف شش روز بخشهای عظیمی از سه کشور عربی را زیر سیطرهی خود درآورد. به ایمان و توکل خود، به حسنظنّ خود به وعدهی الهی، به صبر و شجاعت و فداکاری خود ببالید که امروز همهی مسلمانان به آن میبالند. جهاد شما تا امروز آمریکا و رژیم صهیونیست و حامیان آنان و سازمان ملل و منافقان امت اسلامی را رسوا کرده است.
امروز نه فقط ملّتهای مسلمان، که بسیاری از ملتهای اروپا و آمریکا حقانیت شما را از بن دندان پذیرفتهاند. شما همین امروز هم پیروزید و با ادامهی این ایستادگی شرافتمندانه، دشمن زبون و ضد بشر را باز هم بیشتر به ذلت و شکست خواهید کشاند. انشاءالله.
بدانید که «ما وَدَّعَک رَبُّک و ما قَلی» و بدانید که «و لَسَوفَ یُعطِیک رَبُّکَ فَتَرضَی». انشاءالله با اینحال، حوادث خونین و فاجعهبار غیر نظامیان فلسطینی، بهخصوص کودکان مظلوم و معصوم، دلهای ما را غرق خون کرده است. حوادث ناشی از جنایتهای غاصبان فلسطین که هر روز چندین بار از همهی کانالهای تلویزیونی ما پخش می شود، ملت ما را ماتمزده و عزادار ساخته است. اَعظَمَ الله لَکُم الجَزاء وَ عَجَّل لَکُم النَّصر، بدانید که وعدهی خدا راست است که فرمود: «وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیز» و فرمود: «وَ مَن جاهَد فَانّما یُجاهِدُ لِنَفسه ...».
خیانتکاران عرب هم بدانند که سرنوشت آنان بهتر از یهودیان جنگ احزاب نخواهد بود که خداوند فرمود: «و اَنزَلَ الَّذین ظَاهَرُوهُم مِن اَهلِ الکِتَاب وَ مِن صَیَاصِیِهم ...» ملتها با مردم و مجاهدان غزه اند. هر دولتی که بر خلاف این عمل کند، فاصلهی خود و ملّتش را عمیقتر میکند و سرنوشت چنین دولتهایی معلوم است. آنها نیز اگر به فکر زندگی و آبروی خود اند، باید سخن امیرالمؤمنین علیه السلام را به یاد آورند که فرمود: «المَوتُ فی حَیاتِکُم مَقهورین وَ الحَیاةُ فی مَوتِکم قاهِرین». به شما و مبارزان غزه و همهی مردم مظلوم و مقاوم شما درود میفرستم و در کنار همهی تلاشهایی که دولت جمهوری اسلامی ایران در حمایت از شما وظیفهی خود دانسته است، شب و روز هم شما را دعا میکنم و صبر و نصرت را برای شما از خداوند عزیز قدیر مسئلت میکنم.
و السلام علیکم و علی عباد الله الصالحین و رحمة الله و برکاته
سید علی حسینی خامنهای
18 محرم 1430
در یادداشت «پارهی تن اسلام را دریابید» [+] جملهای آمد که در پی آن یک دوست به عدم ولایت پذیری بنده گله کرد. اگر چه در همانجا عرض شده بود که عمل به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب برای بنده واجب فوری است، اما در یادداشت بعد نیز توضیحاتی داده شد [+]. در آنجا آمد که آن جملات را به حساب شور جوانی(!) بگذارید. بعد چند تن از دوستان به باقی بودن این شبهه تأکید داشتند که چرا ما به رژیم صهیونیستی حمله نمیکنیم؟ مگر فلسطین خط مقدم تقابل اسلام با کفر و استکبار جهانی نیست؟ پس چرا مسئولین اجازه نمیدهند که به غزه برویم و دوشادوش برادران مسلمانان فلسطینی بجنگیم؟
پاسخ فقط یک جمله است و آن اینکه وظیفهی ما حفظ اسلام است. اگر ورود جمهوری اسلامی ایران به نبرد با صهیونیزم، موجب حفظ اسلام شود، این کار قابل انجام است. در دیگر حالت، اگر حفظ اسلام جز با ورود جمهوری اسلامی ایران به نبرد با رژیم صهیونیستی مقدور نباشد، نبرد با رژیم صهیونیستی واجب خواهد بود. اما در شرایط فعلی این گونه نیست و از طرفی موقعیت جمهوری اسلامی ایران نیز، به عنوان هستهی مرکزی مقاومت و استکبار ستیزی، باید حفظ شود.
رهبر معظم انقلاب در مورد ورود به نبرد فرمودند که این امکان برای ما نیست و تعبیر بسته بودن دست را استفاده کردند؛ اما در پاسخ آنها که حرکت دانشجویان و حضور اقشار مختلف را در صحنه و در فرودگاههای کشور، به تندروی و دوآتشه بودن تعبیر کردند، فرمودند که جوانهای ما پرشور اند و این جوانان مثل همان جوانان دفاع مقدس هستند. بدینگونه، سخن امیر عباس مبنی بر شور جوانی، در بیانات رهبر معظم انقلاب در روز ۱۹ دی نیز آمد و تأیید شد. پس عجیب نیست که یک رزمندهی ۳۹ ساله، پیرانهسر، شور جوانی به سرش میزند و جوانان امروز ما، رفتار ۲۵ سال پیش امثال او را بروز میدهند. بار دیگر با قاطعیت و به دور از میدان دادن به نفس و گم شدن در بیراهههای لفاظی تأکید میکنیم که:
رهبرا! از تو به یک اشاره، از ما به سر دویدن.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم قم (۱۹ دی ۱۳۸۷): ملت ما در این قضیه، هم بیدارى و هم آمادگى خودش را نشان داد. من لازم است از همهى ملت که در راهپیمایىها و تظاهرات و شعارها موضع و عزم خودشان را نشان دادند، تشکر کنم؛ بهخصوص از جوانهاى مؤمن و پرشورى که به فرودگاهها - در تهران و بعضى جاهاى دیگر - رفتند؛ که ما را بفرستید. خوب، دست ما بسته است؛ دست ما بسته است! ما اگر میتوانستیم آنجا حضور پیدا کنیم، لازم بود حضور پیدا کنیم و پیدا هم میکردیم؛ ما ملاحظهى کسى را هم نمیکردیم؛ منتها امکان ندارد؛ این را همه بدانند. دولت جمهورى اسلامى و مسئولین جمهورى اسلامى هر کارى که ممکن باشد که کمک به آن ملت مظلوم باشد، میکند، تا حالا هم کرده، بعد از این هم خواهد کرد. منتها جوانهاى ما، جوانهاى پرشورىاند. این نسل، جوانهاى امروز ما با این کارشان نشان دادند که مثل همان نسل کربلاى۵ (که همین روزها، روزهاى یادآور خاطرهى کربلاى پنج است) و نسل والفجر۴ و عملیات خیبر و عملیات بدر اند. این جوانهاى امروز هم مثل همان جوانهاى بیست و پنج سال پیش، سى سال پیش آمادهى میدان اند.
پولى که دستگاههاى جاسوسى و استعمارىِ دشمنان به بعضى از عناصر خودفروختهى داخلى دادند که جوانهاى ما را منصرف کنند، تحلیل بنویسند و این آمادگى را خلاف حکمت و مصلحت وانمود کنند، هدر رفت. جوانهاى ما در همان جهتى حرکت میکنند که انقلاب و اسلام و امام حسین (علیهالسّلام) ترسیم کرده است. این وضع کشور ماست. منتها در دنیاى اسلام بایستى ملتها حضور خودشان، عزم خودشان را به طور مشخص نشان بدهند.
در سالهای دفاع مقدس، وقتی دولت کویت به کمک صدام ملعون شتافته بود و جزیرهی بوارین را نیز در اختیار قرار داده بود، موشکهایی که معلوم نبود از کجا شلیک شدهاند، سکوهای نفتی و کشتیهای کویت را مورد هدف قرار میداد. در آن زمان هاشمی رفسنجانی در نماز جمعهی تهران، از این موشکها با اصطلاح موشکهای سرگردان یاد میکرد. آن زمان ما نه موشکهای رادارگریز داشتیم و نه موشکهای بالستیک و به راحتی مختصات جغرافیایی سکوی پرتاب موشکها قابل شناسایی بود، اما امریکا نتوانست غلطی بکند و آب از آب تکان نخورد.
به لطف خدا و از ثمرهی خون شهیدان و جانفشانیهای ملت ایثارگر، اکنون به توان موشکی بالایی دست یافتهایم و پیشرفتهترین سامانهها و جدیدترین تکنولوژیها را در اختیار داریم. حالا تلآویو به موشکهای سرگردان چشمک میزند و پرسش ما این است که: موشکهای سرگردان کجا هستند؟
در یادداشت قبل [+] گویا بلد نبودهام منظورم را برسانم و یک دوست ارزشی گوشهای از مطلب را جسارت به حضرت آقا تشخیص دادهاند. باید عرض کنم که بنده مرید محض مقام معظم ولایت هستم و رفتار من در برابر منویات حضرت ایشان مصداق «از تو به یک اشاره، از ما به سر دویدن» است. امیر عباس غلط بکند مثقال ذرةٍ در برابر ارادهی رهبر معظم انقلاب عرض اندام کند.
در یادداشت قبل امیر عباس خواسته است بگوید ما آمادهایم، اما بلد نبوده، گویا پیرانه سرش عشق(شور) جوانی به سرافتاده و جملاتی ردیف کرده که بعضاً متشابه بوده است. شما به بزرگیتان ببخشید، من غلط کردم.
دعا بفرمایید.
حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) فلسطین را پارهی تن اسلام خواندند. حالا این پارهی تن اسلام توسط شیطان صهیونیستی در حال پاره پاره شدن است. چرا ما نمیتوانیم از اسلام دفاع کنیم؟ این راهپیمایی و شعار و دعا و سلام به مبارزان فلسطینی را که همهی دنیا بلدند. این محکوم کردن صهیونیستهای متجاوز که در همه جای دنیا در حال انجام است. پس ما چه میکنیم؟ اگر بنا بود بنشینیم و تماشا کنیم که رژیم طاغوت برایمان بس بود! مگر شعار ما این آیهی قرآن عظیم نیست که «و اعدّوا لهم ماستطعتم من قوه»؟ آیا قوای ما برای حفظ خود است یا برای حفظ اسلام؟ اگر برای حفظ خود است که نباید دم از اسلام بزنیم و اگر برای حفظ اسلام است پس چرا دست روی دست گذاشتهایم؟
چرا رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید غزه نیاز به سرباز ندارد و باید حمایت تسلیحاتی و تبلیغاتی و سیاسی صورت پذیرد؟ تازه کجاست حمایت تسلیحاتی؟ چرا همین شعار هم عملی نمیشود؟ رئیس جمهور ما چه میکند؟ آیا سخنان آتشین برای حفظ اسلام کافی است؟ اگر کافی بود که حضرت رسول الله و امامان معصوم(علیهم صلوات الله اجمعین) به جای جهاد با کفار و منافقان فقط سخنرانی میکردند. نه خیر. غزه امروز نیازمند به کمک برای بقاست. فلسطین امروز نگاهش به مسلمانان است و باید گفت که «اسلام امروز چشمش به مسلمانان است». اینجانب به عنوان کسی که شور و احساس جوانی را پشت سرگذاشته، دوست دارم عاقلانه توجیه شوم که چرا به جای دفاع از اسلام، برای بقای خود مجاهده میکنیم. چرا دفاع از اسلام به مصلحت نیست؟ چرا دفاع از مسلمانان مظلومی که به خاک و خون کشیده میشوند خجالت دارد؟ چرا از توجیه ملت خود برای همراهی با مبارزان فلسطینی ناتوانیم؟ آیا دشمن در جنگ روانی موفق بوده است؟ آیا ما که دم از حمایت تبلیغاتی میزنیم، در دام تبلیغاتی کفّار آچمز شدهایم؟ این بار من دوست دارم رهبر معظم انقلاب – که عمل به رهنمودهایشان برای بنده واجب فوری است – مرا توجیه کنند که چه میکنیم؟ چرا پارهی تن اسلام قطعه قطعه میشود و ما نمیتوانیم کار مهمی انجام دهیم؟ چرا نمیتوانیم فلسطین را نجات دهیم در حالی که قدرتش را داریم؟ چرا؟!!!
رژیم سفّاک صهیونیستی با وحشیگری بینظیر خود به کشتن مردم بیدفاع غزّه ادامه میدهد و افکار عمومی جهان بر این فاجعه تمرکز ندارد.
از این رو به دولت مکتبی پیشنهاد میشود که با تبلیغات گسترده، همایشی بین المللی را با موضوع غزّه و ابعاد فاجعهی انسانی و جنایات رژیم صهیونیستی، در تهران برپاسازد و پیشاپیش اعلام شود که دکتر محمود احمدی نژاد، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران در آن سخنرانی خواهد کرد. در این صورت توجه رسانهها جلب خواهد شد و پیام مظلومیت مسلمانان فلسطینی غزه به گوش جهانیان خواهد رسید و مردم دنیا خواهند فهمید که زنان و کودکان غزه از بدیهیترین حقوق انسانی محروم هستند. باشد که تغییرات مثبتی در باریکهی غزه صورت پذیرد.
ناگفته پیداست وقتی جدیترین یاور فلسطین اشغالی، جمهوری اسلامی ایران است، شایسته است که در این مقطع جدیترین حمایت را از مردم غزه انجام دهد.
این جانب به عنوان یک بسیجی ایرانی، از اینکه به جز نوشتن نمیتوانم تلاش مفیدی انجام دهم شرمندهام و حال خوبی ندارم. لازم است هر چه از دستمان برمیآید انجام دهیم؛ شاید فردا که فاجعهی انسانی به دست شیطانی صهیونیستها تکمیل شود، اندوه و حسرت سودی نداشته باشد.
یک و نیم میلیارد مسلمان رو به کعبه نماز میخوانند و همه ساله در حج تمتع شگفتترین اجتماع بشری را شکل میدهند، اما یکونیم میلیون مسلمان تحت ظلم و ستم قرار دارند و اتفاقی نمیافتد! چه اجتماعی عظیمتر از حج میشناسید؟ حج ابراهیمی با پیام یکتاپرستی و نفی بتپرستی و نژادپرستی و با پیام عداالت و برادری و بشردوستی انجام شد. دو میلیون مسلمان در همایش بزرگ حج گرد آمدند و فریاد یکتاپرستی و کفرستیزی سردادند، اما یک و نیم میلیون مسلمان در باریکهی غزه به فراموشی سپرده شدهاند.
به راستی این چه مسلمانیای است؟ چگونه میتوانیم شاهد قربانی شدن برادران و خواهرانمان باشیم و عید قربان را جشن بگیریم؟ چرا اتفاقی نمیافتد؟ چرا حکام عرب در خواب خرگوشی فرو رفتهاند؟ چرا حکام عرب با سران غرب همنوا شدهاند؟
ما چه میکنیم؟ حرف میزنیم و شعار میدهیم و راهپیمایی میکنیم؟ بسیار خوب؛ دیگر چه؟ آیا برای نمونه حاجیان امسال حاضر اند به جای ولیمه دادن، مبلغ مورد نظر را به مسلمانان غزه کمک کنند؟ آیا من و شما این رفتار را از ایشان میپذیریم؟ آیا حاضریم سورچرانی امسال حاجیانمان را به منظور همراهی با مسلمانان تحت ستم غزه، تعطیل کنیم؟ اگر حاضر نیستیم قیافهی ظلم ستیزی نگیریم و اگر حاضریم بسم الله.
این یادداشت نخستین بار در تاریخ ۵/۱۱/۸۶ در وبلاگ دیگرم (روایتهای آسمانی) منتشر شده است. به دلیل سکوت مرگبار مجامع بین المللی و خیانت دولتهای عربی به ویژه دولت سعودی، جنایات بیشرمانهی رژیم صهیونیستی با شدت ادامه دارد و اتفاقی نمیافتد و از این رو این یادداشت همچنان تازه است! به خاطر همراهی با خروش وبلاگی ضدصهیونیستی، به منظور دفاع از مردم مظلوم فلسطین (به ویژه نوار غزه) مجدداً در این وبلاگ درج میشود. دعا بفرمایید.
حرف نخست: چند روزی است که میخواهم در این باره بنویسم، اما دستم به قلم نمیرود. خواهران و برادران ما در نوار غزه روزهایی سخت را میگذرانند و ما در آسایش و رفاه کامل به امور روزمره مشغولیم و گاه ناشکری هم میکنیم. ای کاش اجازه داشتیم در کنار برادرمان حاضر و در سختیها و بذل جان با ایشان شریک شویم!
هالوکاست در غزه: محاصرهی غزه، قطع منابع انرژی و رقم زدن مرگ تدریجی برای زنان و کودکان و همهی ساکنان مظلوم و مسلمان غزه، حاکی از این است که تروریزم دولتی امریکا با رها کردن مهار سگ دست آموز خود (رژیم صهیونیستی) به نسل کشی روی آورده است و لکهی ننگ دیگری بر پیشانی چرکین خود حک کرده است؛ غافل از اینکه نظام آفرینش به گونهای برپا شده است که جانیان در آن دیرنمیپایند و عمر ظلم و ستم کوتاه است.
چهرهی وهابیت: اسلام امریکایی را میتوان اکنون در سرزمین وحی دید. امریکا و انگلستان با این گمان که انحراف عربستان به استحالهی اسلام ناب محمدی(صلّ الله علیه و اله و سلّم) میانجامد، مذهبی جعلی با نام وهابیت را در سرزمین ظهور اسلام نفوذ داد. استکبار نمیداند که نور خدا فانی نمیشود. وهابیون، مسلمانان واقعی را دشمن دین معرفی میکنند و با دروغ و تهمت سعی دارند مسلمانان راستین را منحرف بخوانند. پس عجیب نیست که بزرگان وهابیت شانه به شانهی نفر اول ظلم و ترور و جنایتهای ضد بشری (یعنی جورج بوش) برقصند و چشمان دروغگویشان را به روی کشتار مردم مظلوم، مسلمان و بیدفاع فلسطین ببندند! افتخار ما به عنوان شیعهی راستین رسول الله(صلّ الله علیه و اله و سلّم) این است که حاضریم برای اعتلای کلمهی توحید در کنار برادران اهل سنّت فلسطینیمان به شهادت برسیم، اما سردمداران مذهبی که مزار فرزندان پیامبر خدا را – العیاض بالله – با ویرانه برابر میداند و مذهبی که بوسیدن حجرالاسود را در حالی کفر میداند که استلام حجر سنت است، عجیب نیست که کشتار مسلمانان مظلوم فلسطین نگرانشان نکند و دو روز سلطنت دنیا را به عمر جاودان در آخرت بفروشند!
حکام عربی: اکنون وقت آن رسیده که حکام مسلمان عربی، مسلمانیشان را ثابت کنند و به جای خوش رقصی برای بوزینهای چون جورج بوش، به دفاع واقعی و عملی از مسلمانان مظلوم فلسطین بپردازند و به یاد داشته باشند که تاج و تخت ماندنی نیست و کسی رستگار است که امکانات دنیا را برای تحصیل آخرت هزینه کند.
آدمکش در رأس: دروغ بزرگ معاصر «سازمان ملل، سازمان حقوق بشر و شورای امنیت» است! این چه حقوق بشری است که بشریت در پیش چشمانش به مسلخ میرود و این چه شورای امنیتی است که متهم اصلی، قطعنامههای آن را باطل میکند؟ وقت آن رسیده است که ملتهای آزاده در صدد ایجاد سازمان قدرتمندی باشند که سازمان ملل و شورای امنیت دروغین فعلی را به سرجایش بنشاند.
و الله معنا: مصاحبهای با یکی از فلسطینیان ساکن در نوار غزه پخش میشد که یک برادر فلسطینی پس از تشریح مجموعهی نابسامانیها و جنایات رژیم صهیونیستی، در پایان گفت که ما نمیترسیم و اضافه کرد:«و الله معنا». ملتی که چنین میاندیشد شکست ناپذیر است!
پیروزی با رمز یا حسین: امریکا و رژیم صهیونیستی حتماً به یاد دارند که در گذشتهای نه چندان دور، رژیم طاغوت در ایران، به ظاهر آن همه قدرتمند بود که ارباب او (امریکای جنایت پیشه) به خواب هم نمیدید که روز افول قدرت شاه خائن را ببینید. اما تاریخ ورق خورد و جهانیان دیدند حاج آقا روح اللهِ بدون عِدّه و عُدّه، با اقتدا به مکتب حسین بن علی (علیهما السلام) در مقابل طاغوت ایستاد و با انفاس قدسی او موج بیداری ملت ایران روز به روز خروشانتر شد، تا اینکه در بهمن 1357 بار دیگر قدرت ذاتی و همیشگی فرهنگ حسینی جلوهگر شد. بعد از اعلام آخرین حکومت نظامی و قصد بختیار معدوم، برای یک کشتار بیسابقه، حضرت امام خمینی(رضوان الله علیه) بدون اینکه حکم جهاد بدهند، فقط به مردم گفتند که به خیابانها بریزند؛ مردم مسلمان و شهادت طلب ایران با فریاد یا حسین به خیابانها ریختند و رژیم طاغوت سرنگون گردید. حضرت امام خمینی(رضوان الله علیه) پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز همواره بر زنده نگه داشتن یاد و نام حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) تأکید داشتند و میفرمودند:«ما هر چه داریم از این محرم است.» اکنون نیز برادران مسلمان ما در غزه میدانند که رمز پیروزی فقط در خدا باوری و آمادگی برای شهادت است، چرا که شیطان برای مقابله با ملتی که از مرگ نمیهراسد، حربهای ندارد!
وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد: رژیم صهیونیستی این روزها مست از پیروزی بر مردم محروم و دست خالی غزه است و به نظر اینگونه میرسد که کسی جلودار ددمنشیها و قتل و ترورهای لجام گسیختهاش نیست، اما صهیونیستها به این فکر نکردهاند که اگر وقتش فرا برسد و اگر لازم باشد، و اگر رهبرمان اشاره به جهاد فرمایند، ابتدا سیل موشکهای حزب الله بر سر اسرائیل وحشی باریدن میگیرد و سپس سیل بسیجیان ایران و جهان به طرفش سرازیر خواهد شد. قدرت جنگی کشورهای مسلمان، آن روز چشم جهانیان را خیره خواهد ساخت و در آن روز رژیم صهیونیستی یک هفته هم دوام نخواهد آورد و برای امریکا کوتاه آمدن در برابر اسلام راحتتر از حفظ رژیم صهیونیستی خواهد بود و امریکا ثابت کرده که برای بقای خود دست به هر کاری خواهد زد.
مولایمان چه حالی دارند؟ نمیدانم این روزها بر آقا و مولایمان، حضرت حجت بن الحسن العسکری (عجلّ الله تعالی فرجه الشّریف) چه میگذرد؟! شاید قلب آقا این روزها جریحهدار است. خدایا به قلب مبارک و نازنین حضرت مهدی (علیه السلام) قسمت میدهیم که اسلام و مسلمین را پیروز گردانی و کفار و منافقین - و صهیونیستها را به خصوص - به خاک مذلت بنشانی. خدایا قلب مهربان فرزند فاطمه (سلام الله علیهما) را به پیروزی مسلمین و نابودی متجاوزین شاد فرما!