اشاره: امروز (دوشنبه 8/9/1389) خبری تأسف بار دل امت اسلامی ایران عزیز را لرزاند.
بار دیگر دست پلید استکبار جهانی گلی را پرپر کرد. در این باره گفتنی زیاد است که به اندکی بسنده میکنم.
یک- شهادت استاد دکتر مجید شهریاری اگر چه رویدادی تأسف بار است و باید آن را تسلیت گفت، اما در مکتب شیعه آموختهایم که شهادت بزرگترین نعمتی است که خداوند تبارک و تعالی به بهترین بندگانش و به جامعهی اسلامی عطا میکند. قطعاً خون شهید آیندهی امت اسلام را بیمه میکند. دشمن گمان میکرد که با عروج این استاد بزرگ، خسارتی به توان علمی و هستهای جمهوری اسلامی ایران وارد میشود، اما تا آنجا که بنده تحقیق کردم، پروژههای در دست شهید شهریاری، تماماً طراحی و ثبت و ضبط شده است و با توجه به مشغلهی کاری دکتر شهریاری، روند اصلی اجرا در دست متخصصین دیگری است که اغلب در چتر امنیتی ویژهای قرار دارند و کمترین توقفی در برنامهها به وجود نمیآید و طبق آخرین خبر، هیئت مدیرهی بزرگترین پروژهی هستهای در حال اجرا، هم قسم شدهاند که برنامهی زمانی پیش بینی شده برای اجرای نهایی پروژه را تا سی درصد کاهش دهند. ضمن اینکه دانشجویان و رهروان آن شهید عزیز، برای ارتقای سطح علمی و فناوری کشور، و برای فتح قلههای جدید علمی و تخصصی، عزمی صدچندان یافتهاند.
دو- زیاد میشنویم که دوستانی خود را طالب شهادت میخوانند. این خیلی خوب است ولی کافی نیست! فقط در هنگامهی جهاد با استکبار جهانی (دفاع مقدس) شهادت هدیهای از طرف خداوند بود و به تمام رزمندگان عطا میشد و هر که میخواست میپذیرفت، اما پس از آنکه باری به هر تقدیر بساط جهاد با دشمنان جمهوری اسلامی ایران (بخوانید عرصهی نبرد با دشمنان اسلام ناب محمّدی) برچیده شد، دیگر شهادت متاعی آسمانی و رفیع است که به هر بی سر و پایی و حتی به هر آرزومندی نخواهد رسید. شاعر چه نیک سروده است که «در مسلخ عشق جز نکو را نکشند / روبه صفتان زشت خو را نکشند!» پس از دفاع مقدس، دیگر شهید شدن آسان نیست؛ برای رسیدن به این افتخار بینظیر باید جهادگر بود، باید خالص بود، باید عاشق الله بود، باید «سر»«باز» ولایت بود، باید عبد بود، باید صالح بود، باید لطیف بود، باید مهربان بود، باید خواب و خور و تفریح را فدای ادای تکلیف کرد، باید عزت و آبرو و پز و پرستیژ را با خدا معامله کرد! و این همه مگر به آسانی در کسی جمع میشود؟ برای اینکه ذهنمان روشن شود بیایید به حافظهی تاریخ معاصرمان رجوع کنیم و ببینیم آنها که بعد از دفاع مقدّس شهید شدند چه کسانی بودند. وقتی نامها را ردیف کردیم، ویژگیهایشان را بازخوانی کنیم و بدانیم که راه شهادت را باید آن گونه برویم که رهروان رفته اند. رهروانی چون: آقا سید مرتضی آوینی، امیر سپهبد صیاد شیرازی، سردار شهید احمد کاظمی، ... و این شهید عزیز دکتر مجید شهریاری. آری عزیزان، شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی چه خوش گفت که «بهشت را به بها بدهند و به بهانه ندهند»!
سه- در بخش قبل وقتی از شهیدان پس از دفاع مقدس گفتم، بقیةالشهدای دفاع مقدس، مثل شیمیاییها و قطع نخاعیها را نیاوردم، چرا که اینان هدیهشان را در همان دوران دریافت کردهاند و این روزها با درد و رنج و خون دل و غربت، هدیهشان نقد میشود و به سوی دوست پرواز میکنند. بگذارید باز هم یادی بکنیم از سیّد شهیدان اهل قلم، آقا مرتضی آوینی، آن گاه که میگفت:«ای شقایقهای آتش گرفته! دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را بر خود دارد. آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟»
دعا بفرمایید.
سلامم را تو پاسخ گوی...
بیراه نیست که مقتدایم این روزها جهاد علمی را خط مقدم دشمنستیزی میدانند. این روزها نخبگان غیرپخمه به خدا نزدیکترند. این روزها، جهاد علمی بوی شهادت میدهد. هر کس لایق است، بسمالله.
دمت گرم و سرت خوش باد...
سلام بزرگوار
ممنون از تشریف فرمایی و سخن زیبایتان
دعا بفرمایید.
تمام استادها روزی تمام می شوند
و ما استاد تمام ها را به آثارشان می شناسیم
پروژه ی تو شکافت نبود
همجوشی بود
و تو آخر تمام پرتوها را جذب کردی ...
حالا جرم کوچکت ضرب در سرعت نور به توان دو، انرژی می شود
تا به شهر خود روی و شهریار خود باشی
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی ز مردن مهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند
التماس دعا
سلام استاد بزرگوار
... چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند قارچ های غربت؟!
ان شاالله که بلبلی دیگر در وصفتان سرود شهادت را خواهد سرود که لایقید.
به نظر من این اعمال چیزی جز صعف و عجز و زبونی تروریست های بی ریشه نیست.
سلام بزرگوار
خیلی از شما متشکرم.
آماده باشید جشنواره در راه است!
دعا بفرمایید.
(با احساس عرق شرم بر پیشانی بنده بخوانید ) :
سلام
شما همه ی بی معرفتی های مارا به پای شاگرد بودنمان بگذارید و بگذرید ، که مطلبی که در صندوق پستی ام گذاشته بودید بسیار شرمنده ام کرد .
استادی کنید و این کوچک را عفو بفرمایید اگر کوتاهی پیش می آید . هرچند خود را لایق نظر دادن به شما نمی بینم اما روز به روز آر . اس . اس وبلاگ تان را چک می کنم و همیشه منتظر آپ شدنتان هستم .
شاگردتان هستم همین !
سلام. این کامنت در وقت خودش تایید نشد چون بنده لایق این تعابیر نبوده ام و نیستم. اکنون 26 فروردین 1391 است و کمتر کسی به این یادداشت مراجعه می کند و نظر تایید می شود.
با سلام میدونم که ما سبز ها رو جزئی از استکبار جهانی میخوانید و رهبران ما رو عاملین استکبار و با تمام این توصفات که کم هم نیستند اما ما ایرانی هستیم و مسلمان البته نه از آن نوعی که شما با آن انسان ها را خوب بد میکنید ما مسلمان و شیعه مولایی هستیم که هرگز خو را برتر از دیگران ندانست اما ما سبز ها در هرکجای ایران بزرگ باشیم ا از شهادت این استاد عزیز در ماتم فرورفتیم اما بهتر نیست به جای تراشیدن دشمن و انداختن تقصییر به گردن دیگران به فکر اصلاح بعضی از امور بپردازیم بهتر نیست اصل عامل این قتل ها را در ضعف های به وجود آمده ببینیم در این که تا کجا باید تاوان یکسری توقعات بیجا را عده ای استاد و دانشمند بدهند؟
مردم ایران در 9 دی ماه و 22 بهمن ماه برائت خود را از فتنه سبز ابراز کرده اند و شما منافقین (که اغلب در خارج از کشور و در حال گدایی از دشمن هستید) را به رسمیت نمی شناسند.
***
طبق اعلام قطعی وزارت اطلاعات همکاری منافقین فتنه سبز با سرویس های جاسوسی دشمن در شهادت دانشمند هسته ای کشور عزیزمان محرز است.
***
ننگتان باد!
سلام استاد
من گاهی اوقات در مورد سران فتنه فکر می کنم که یه آدم چقدر میتونه بی شرف باشه یا اصلا چقدر باید مغزش معیوب باشه که فرق دوست و دشمنو ندونه و برای خوشامد دیگران منافع مملکت و مردمو زیر پای دشمن بریزه
بعد به خودم میگم اگر اینا مغزشون ایراد نداشت که از دامن ولایت بیرون نمیرفتند و از مردم جدا نمیشدن و به قول شما امان از نفس که اینا هر چی میکشن از هواهای نفسانی و غرور و منم منم و حب ریاست هستش
در ایام عزای حسینی خیلی التماس دعا دارم.
سلام
مرحبا به شما.
موید باشید.
ایام سوگواری سید و سالار شهیدان و تمامی شهدای عطشان را
تسلیت میگویم
هرگز وجود حاضر ولی غایب شنیده ای ؟
من , میان جمع و دلم جای دگر است .
اینک آن حاضر ِ غایبم که به دعایتان نیازمندم .
سلام بر خواهر ارجمند
تاریخ گستره ی بیت الاحزان شیعه است و اینک - و هماره - در سوگ سلاله ی زهرا(س) نشسته ایم.
شما با دل نازک و مهربانی مادرانه، از این حقیر به خدا نزدیک تر هستید. شما هم این برادر مقصر خود را از دعای خیر فراموش نکنید.
برای شما و خانواده محترمتان سلامت، سعادت و عاقبت به خیری آرزومندم.
سلام مرد بزرگ... بعد از چند سال شما را تو جلسه اندیشه ورزان بسیجی دیدم و کلام بهشتی شما که شهیدان دفاع مقدس را مجسم می کرد شنیدم ... صدای شما برای من بوی کربلا میده و این روزها که محرم از راه میرسه ذوباره یاد شما افتادم ... عجب آهنگ خوبی برای وبلاگ انتخاب کردین وقتی میگه اگر روزگار این صدا را نگیرد بازم من یاد صدای ملکوتی شما میفتم ... صداتون از چند سال پیش شیمیایی تر و ترکش خورده تر شده ... تو را به عزت دوستان شهیدتون که همیشه از اونا یاد میکنید تو محرم منم دعا کنید ... باور کنید شما منو از نزدیک نمیشناسید اگر نه معرفی میکردم و در برابر شما از اینکه نوشتم نخبه هم شرمنده هستم فقط خواستم بدونید از کدوم جلسه حرف میزنم ... ملتمس دعا هستم
به دلیل اینکه این نوع تعریف ها به امیرعباس نمی چسبد آن را تایید نکرده بودم. تا اینکه در یادداشت بعدی این خواهر طوری برخورد کرد که مجبور شدم در آنجا تایید کنم و جواب بدهم. جواب بنده این بود:
----
نه به خاطر تهدید
بلکه به دلیل اینکه فکر می کنید کامنت شما شق القمری در نوع خود است آن را تایید کردم.
به هیچ وجه با این نوع تعریف و تمجید موافق نیستم و اگر دوست دارید این طوری کامنت بگذارید دیگر هرگز به این وبلاگ نیایید.